3.19.2006

پا به پاي من تا صبح بيا
چند روزي بيش باقي نيست
چند دقيقه‌اي شايد كم‌تر
از شبي كه دير پاييد
شبي به وسعت يك سال، تيره،گنگ، ناپايدار
راه مي‌گشايم تا برون، زين خطوط درهم
رنگ‌هاي تيره روشن، زندگي، كهنگي
دست مي‌اندازم به نسيم، مي‌نوشم از باران
مي‌دوم تا سپيده، روز نو، وين سال نو، لحظه‌هاي نرسيده